شاعر : محمد حسین علیرمضانی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن قالب شعر : مربع ترکیب
صحن وسـرایت بُـوَد کـعـبـۀ اهل ولا روبـه تـو آوردهام زادۀ خــیــرالـنـسـا
کیـست دهـد آبـروجزتوبه هربینوا بــودهایـم از ابـتـدا بـر در بـیـتـت گـدا
وصف کرامات توبُرده دل ازسائلان
شاد شد از رحـمـتت دیـدۀ غـمـدیدگان
زنـده شـود مُـرده ازنـام مسـیـحای تو سرمـۀ چـشـم همه خـاککـف پـایتو
آب حـیـات دلـم لـحـن شـکـرخـای تـو خـون بـهدلـم آورد نـغـمـه وآوای تـو
جامعه میگوید از غربت و تنهائیات
ذکـرلـب مـا شـده قـصـۀ شـیـدایـیات
قصـۀ تنـهـایـیات میرسـد ازسـامـرا بانگ هم آوائـیات میرسد از سامـرا
نـالـۀزهـرایـیات میرسـد ازسـامـرا بـادۀ صـهـبـاییات میرسد ازسـامـرا
کـوی مصـفـای تـوکـعـبـۀ اهلیـقـیـن
یک پر شالت بود رشتـۀ حـبلالمـتـین
هرکـه به کـویـت بـرد راه پی الـتـجـا تـا بـه ابـد میشـود ازکـرمـت پـادشـا
هرکه شـود مـاه من؛بـا تو دمی آشـنا ذکـرکــبـیـره شـود بـا دل اوهـمـنــوا
دیـدۀ پُـراشک ما زائرتنـهـای توست اشک جگرسوز ما یکسره بر پای توست
غربت جانکاه تو شاعر بزم غـم است گریه بر اندوه توتا به قیامت کم است پشت فلک چون کمان پیش قد توخم استچشم من از داغ تو غرق غم و ماتم است ای که زداغت دل اهل سما خونجگر
تـا به ابـد میکـنـم دیـده به یـاد تـوتـر